کشته ی عشقم کنون
“کشته ی عشقم کنون” دریافت فایل شنیداری همچو ققنوسم کنون برخاسته چون آتشم عقل هردم می زند بانگم که یار می کشد دل می برد سر می برد جان خود گیر و برو دل بخندد گوید این نقش خیال عقل را سردرگم و دیوانه کرد عاشقی یعنی سر و پا را فدا پیش پای یار …