ساقی بچشانم

“ساقی بچشانم“ ساقی بچشانم ز نوشین لبانت جامی دگرم ده کنم جان به فدایت این راه که من در طلبت می روم اکنون در هر قدمش یک سر بردار نشان است گویا که ندارد ره تو اول و آخر زین به نتوان یافت که جایم شده کویت از کوی تو هرگز نروم جان بسپارم در …

ساقی بچشانم ادامه »