مهراب روی یار

“مهراب روي يار”

دانلود فایل شنیداری

دلم شکسته و خونبار ديدگان

سبو به دست، جامم پر از شراب

فرياد کشيدم اي مهربان خداي

کجا روم که سوخت مرا ديدگان يار؟

گفتا خموش، در خون نشين، بسوز

گر مرد راه جنوني نه مدعي

گفتم خدا غم دوري مرا بکشت

گفتا که ماه رخش هست مرهمت

خنديدم و گفتم، نمک زنم به زخم؟

نيشخندي زد و گفتا تو عاشقي!

من ماندم و تنهايي و خروش دل

مستي، جنون و آتش درون

زانو زدم به تمنا خموش و مست

نماز مي برم به مهراب روي يار

 

“سيد مرتضي موسوي (مهراز)”

سبد خرید
پیمایش به بالا