ای ساقی بی مثل

“ای ساقی بی مثل”

دریافت فایل شنیداری

مستانه ترینم چو پروانه ی عاشق

ای آتش تو بر رخ من قبله ی جانان

 

ای لیلی من در ره تو سوزم و آیم

جانا به سر اندیشه ندارم به ره تو

 

این قصه کجا بود که من دانم و خوانم؟

هر بار که خوانم دل بی غصه بیابم

 

بی تو در این قصه فسردم چو فرهاد

اکنون به تو من شادترینم رخ زیبا

 

هم صحبتی لیلی من همچو بهشت است

لیلی به لبت تشنه ترینم بده جامم

 

ای ساغر هستی بده مستی به سلامت

کز آتش مهراب رخت پاکترینم

 

هر ناز تو کشتست مرا هر نفس ای یار

با یاد تو در هر نفسی زنده شدم باز

 

آن جا که تویی عشق همان جاست دل آرا

مهمان تو و جام پر از عشق تواَم باز

 

در رقص نگاهت شده ام همره امواج

در گیسوی در باد تو سیمرغ به پرواز

 

هر جا که نشینم از این عشق بگویم

ای ساقی بی مثل ز تو روح بگیرم

 

مهراز که در پای تو و عشق فتاده

جوینده ی دلداده ی لبخند نگار است

 

“سید مرتضی موسوی (مهراز)”

سبد خرید
پیمایش به بالا