عاشقی کن

“عاشقی كن”

دانلود فایل شنیداری

عاشقی كن تا كه عشق آيد ميان

فخر مفروش كه او كند برتر عيان

برتری كی جای عشق و عاشقی است؟

عاشقی تقسيم دل با ديگری است

برتری دلها ز كينه پر كند

عاشقی دلها به هم يكدل كند

آنكه گويد راه من ايمان من

گو كه عشق است هرچه گويی جان من

آنكه گويد اين خدای من خداست

و آن خدای تو خدايی نا خداست

گو خدای ما درون سينه هاست

گو خدای ما تويی، جانت خداست

عاشقم بر تو خدای من تويی

تو همان عشقی، رفيقی، حق تويی

عاشقی بی تو كجا معنا شود؟

عشق بی تو در كجا پيدا شود؟

عاشقت گردم، شوی چون جان من

اين چنين گردی تو هم ايمان من

عاشقم گردی، شوم چون جان تو

اين چنين گردم چو هم ايمان تو

پس كجا شد من من و ايمان من؟

پس چه شد آن برترين دادار من؟

عشق آمد اين ميان، من ها پريد

ما شد و ما حق شد و از من رهيد

عشق معنای يكی بودن خداست

اين همان مهر خدای آشناست

عاشقی معنای دل بازيدن است

بی خودی، از خود رها گرديدن است

عاشقی با هم يگانه بودن است

عاشقی با هم خدا گرديدن است

عاشقی بگذشتن از من، ما شدن

فانی از خود، با همه، دريا شدن

عاشقی هم راهی و هم كاری است

پر گشودن با همه، هم سازی است

اين كلام آخرين از ما شنو

ساز كوك عاشقی با ما شنو

عاشقم من، پاسخی گو ای رفيق

دل به تو دادم، دلی ده ای رفيق

اين دل مهراز را از خود مران

عاشقی كن تا كه عشق آيد ميان

 

“سيد مرتضی موسوی (مهراز)”

سبد خرید
پیمایش به بالا